تیتر خبرها
جلسه دفاع

روش علمی آموزش روش تحقیق آمیخته در ایران

روش علمی آموزش روش تحقیق آمیخته در ایران

آکادمی تحلیل آماری ایران سالهاست که بیان می کند باید رویکرد پژوهشی آمیخته را و نرم افزار های مربوط به آن را با به بروز ترین منابع آموزش داد اما در جهت آگاهی همکاران خود در این حوزه باید درباره بهترین روش علمی آموزش روش تحقیق آمیخته در ایران به دانشجویان تحصیلات تکمیلی اطلاعات کسب نمایند. از نظر ما این موضوع بیشتر به نحوه آموزش روش شناسی پژوهش به طور کلی به جای روش های ترکیبی مربوط است زیرا بر این باوریم که همه دروس مربوط به روش شناسی پژوهش فارغ از سطح آنها، باید به شیوه ای آمیخته و مرتبط با هم تدریس شود. با بررسی کتاب های منتشر شده در سی سال گذشته معلوم می شود که روندی آشکار به سوی این گرایش آمیخته در آموزش وجود دارد (تشکری، نیومن و بلیس، ۲۰۰۸).آن طور که ما بررسی نمودیم تا پیش از دهه ۱۹۹۰، تقریبا در هیچ یک از کتاب ها بخشی با عنوان روش های کیفی وجود نداشت یا در خوشبینانه ترین حالت و دست بالا بخشی در مورد پژوهش تاریخی ارئه می شد. در دهه ۱۹۹۰ در کتاب های منتشر شده یک بخش دو قسمتی افزوده شد که در آن اندکی به پیوند رویکردهای کمی و کیفی پرداخته می شد.

در قرن بیست و یکم این دیدگاه دو رسته ای به رویکردهای کمی و کیفی کم رنگ شده و از تاکید روی آن کاسته شده است. به علاوه، بخشها یا فصل هایی در مورد روش های آمیخته به کتاب ها اضافه شده است. علی رغم این تغییر تدریجی در محتوای کتاب های منتشر شده، اطلاعات مبنی بر تغییر در محتوای آموزش کلاسی را در بسیاری از دانشگاه های کشو.رمان بر اساس گزارش دانشجویان تحصیلات تکمیلی و حتی اعضای هیئت علمی. بنابر تغییراتی که در محتوای کتاب ها رخ داده است، در سطح بسیار بسیار ضعیفی قرار دارد. در کلاس های پروپزال نویسی آکادمی تحلیل آماری ایران(مدرسه پژوهش کمی و کیفی) متاسفانه اطلاعاتی کسب می شود که بسیار وضعیت نامید کننده ای است و اساتید دوره ها گاه از مطالب بسیار بسیار ابتدایی اقدام به تدریس و ارائه مطالب خود به دلیل فقر متودولوژیک در کشورمان می کنیم و این فقر در برخی رشته ها مثل مدیریت و گرایش های آن در بخش مباحث فلسفی بوده در برخی مانند روان شناسی و جامعه شناسی در بخش عملیاتی و پیمایشی بوده و در برخی مانند علوم سیاسی یا حقوق و … در تمام بخش ها. حداقل انتظار داریم دست کم برخی از اساتید دروس مربوط به روش های پژوهش را به شیوه ای نسبتا آمیخته تدریس کنند ول این امر مستلزم بررسی بیشتر بسیاری از ضعف ها و چالش ها در بخش های مختلف فرایند آموزش روش پژوهش به عنوان راه حل همه ناهنجاری ها و مشکلات در حوزه های مختلف است.

مثلا د ر کشور های دیگر در سال ۱۹۹۸، همزمان با نیومن و کارولین بنز، افرادی مانند تشکری و تدلی در مورد ضرورت اصلاح در نحوه آموزش روش شناسی پژوهش در علوم اجتماعی و رفتاری نوشتند.و حتی در این مورد شکایت کردند که اساتید همکار ما دانشجویان را تشویق می کنند (یا مجبور می کنند که برای انجام پایان نامه فارغ التحصیلی خود یکی از رویکردهای کمی یا کیفی را انتخاب کنند. همچنین ناخرسندی خود را از دیوار موجود بین این دو رویکرد که در کتاب های روش پژوهش دیده می می شود را، ابراز نمودند، یک دهه بعد، آن ها ابراز کردند که علی رغم این که می توانند شاهد کاهش این شکاف باشند اما هنوز هم نشانه هایی از این دست

دانشجویان تحصیلات تکمیلی و دیدگاه دو رسته ای به روش ها در عمده کتاب های عمومی روش شناسی پژوهش دیده می شود(نیومن، تشکری و تدلی، 2003)

متاسفانه این شکاف در کشورمان بسیار پر رنگ است و حتی شبیه به یک شوخی یا جوک می باشد. مثلا دانشجوی ارشد تو برو تحقیق کمی آن هم با کپی کامل از روی یک مقاله خارجی با عنوان مقاله بیس انجام بده( بزرگترین شوخی پژوهشی) و اگر دانشجوی دکتری هستی باید تحقیق آمیخته آنجام بدهی آن هم در حالتی که قبلا اکثر این دانش پژوهان حتی یک دوره مقدماتی و ابتدایی هم پیرامون پژوهش آمیخته نگذرانده اند و اکنون به یکباره می خواهند ارائه نظریه و الگو و یا مدل بدهند و در پایان هم واقعا باور می کنند که واقعا این کار را انجام داده اند( شوخی دوم پژوهشی، چه شوخی تلخی است)

اگر برخی اساتید به دلیل مشکلات اقتصادی یا گرفتاری های روزمره درهای ذهنی خود را بر آموزش روش پژوهش کمی و کیفی و آمیخته بسته اند از دانش پژوهان دعوت می کنیم که نه فقط تفاوت ها و اختلافات بین رویکردهای کمی و کیفی که در همه کتاب های 30 سال پیش وجود دارد، بلکه شباهت ها و روابط بین آنها را هم(که بسیار تخصصی و نیازمند آموزش و تسلط است) را مورد توجه قرار دهند.

با توجه به اطلاعاتی که در نتیجه ارتباط با دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته های مختلف در مناطق جغرافیایی کشورمان کسب کرده ایم (مانند دانشگاههای تهران، شیراز، کرمان، همدان، اهواز، اصفهان و…..) معلوم شده است که چنین دغدغه ای در بین آنها هم ظهور کرده است. بسیاری از این دانشجویان شکایت دارند که شدیدا به آنها توصیه شده است از هر دو رویکرد کمی و کیفی در پایان نامه های خود استفاده نکنند در حالی که خودشان بر این باور بودند که این کار مزیت هایی به همراه دارد. ما شنیده ایم که در مواردی اعضای کمیته تصویب پایان نامه ها تهدید کرده اند که اگر در یک پروژه پژوهشی از هر دو رویکرد استفاده شود کمیته را ترک کرده و یا به همکاری موثر خود ادامه نخواهند داد.

 قطعا شمار روز افزون مقالات و کتاب هایی که از کاربرد هر دو رویکرد دفاع می کنند، دانشجویان تحصیلات تکمیلی را بیشتر ترغیب و دلگرم می کند، ولی اظهارات ناامید کننده ای که از جانب برخی چهره های برجسته پژوهش کیفی (و تا اندازه ای کمی) مطرح می شود کار را برای برخی از دانشجویان سخت تر می کند. به علاوه، با یک جستجوی ساده اینترنتی، تعداد زیادی از کتاب ها و مقالات حاوی ;دستورالعمل آسان; درباره نحوه اجرای یک پایان نامه کیفی و یا کمی به چشم می خورد. در بسیاری از رشته های تحصیلی، اساتید با آموزش پژوهش گران کمی یا کیفی جوان که فارغ از موضوع پروژه های پژوهشی، در آینده به پژوهش گرانی تک بعدی مبدل می شوند وآشکارا خودشان را تکثیر می کنند، بی تردید برخی صاحب نظران و پژوهش گران در اصرار بر جدایی بین روش های کمی و کیفی انگیزه های اجتماعی، سیاسی و مالی دارند. این موضوع برای برخی حساسیت برانگیز است ولی پژوهش گران باید بحث و تبادل نظر در مورد آن را ادامه بدهند.

اغلب هر یک از اعضای هیات علمی دانشگاه های مختلف به ما می گویند که  من یک پژوهش گر کیفی هستم و روش ها و نتایج کمی را درک نمی کنم یا برعکس. بارها در هر دو کلاس بیان کرده ایم که این مسئله تحقیق است که خود فریاد می زند مرا با چه رویکردی حل کن اما امکان ندارد بدون درک یک رویکرد رویکرد دیگری را به درستی آموخت. یک پژوهشگر خوب کمی یک پژوهشگر خوب کبفی و بالعکس است و باید این دو را همراه با هم و تلفیقی آموخت

در حقیقت این فاجعه است که بسیاری از همکاران ما پرسش هایی را برای پژوهش های خود و دانشجویانشان انتخاب می کنند که با آموزشهای روش شناختی آنها تناسب و تطابق داشته باشد و خدای نکرده مطلبی در آن نباشد که نیاز به مطالعه روش دیگر باشد و یا هر روش جدیدی باشد.

 ما به عنوان اولین و تنها مدرسه پژوهش کمی و کیفی بر این باوریم که به کار گیری یک رویکرد یکتا با مجموعه محدودی از روشها در همه مسایل پژوهشی، کیفیت پاسخ های داده شده به پرسش های پژوهش گران را به شدت محدود می کند. در ادامه ی این نوع استدلال، ما حتی بیشتر از قبل بر این باوریم که دروس مرتبط با روش های پژوهش باید با تمرکز بر تلفیق روش ها رویکردهای کمی و کیفی و نقاط اشتراک بین آن ها تدریس شود. بنابراین، از همکاران و دانشجویان می خواهیم که خود را برای کسب مهارت و آمادگی در هر دو رویکرد و هم چنین شیوه های امکان پذیر برای ترکیب، تلفیق و یا پیوند آنها مهیا کنند.

تکیه بر یک جهان بینی (پارادایم پژوهشی) یکتا و دفاع از آن امری قراردادی است زیرا با فرایند اصیل تصمیم گیری و حل مساله در انسان مطابقت ندارد. در زندگی روزمره، شناخت و درک ما از جهان صرفا به واسطه یک دیدگاه یا منظر یکتا حاصل نمی شود. این که یک پژوهش گر فقط یک منظر و دیدگاه داشته باشد اصالت و اعتبار فرایند پژوهش و مهارت های کسانی که درگیر کار پژوهشی هستند را زیر سوال می برد. آموزش روش های پژوهش به این شیوه تک بعدی بی انصافی تمام در حق دانشجویان محسوب می شود.

محسن مرادی و آیدا میرالماسی

 

خواندن مقالات زیر به محققین عزیز توصیه می شود

از کپی کردن مطالب سایت یا کانال بدون ذکر منبع خودداری شود.

آدرس کانال تلگرام: https://telegram.me/analysisacademy

درباره ی admin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *