فراتحلیل
فراتحلیل(Meta-Analysis) در حوزه مطالعاتی دنیای امروز جایگاه ویژه ای دارد. استفاده از برآیند یافته های پژوهش های مختلف، جهت برنامه ریزی از مهمترین عواملی است که موجب اهمیت این نوع مطالعات شده است.
اصطلاح فرانحلیل را اولین بار "جین گلاس" رئیس انجمن تحقیقات آموزشی آمریکا در سال 1976 به کار برد.تحلیل عبارت است از شکستن کل به قسمتهای مختلف به منظور تعیین ماهیت آن، این عمل در تحلیل آماری، با قرار دادن اجزاء در درون ترکیب ها برای نشان دادن عوامل مورد پژوهش انجام می شود.
در روش فراتحلیل هر دو فعالیت به کار برده می شود: ابتدا از طریق شکستن اجزا کل به ماورا و فراتر از کل اولیه می رسیم و سپس تحلیل اولیه صورت می گیرد. سرانجام تحلیل ترکیب شده ثانویه اطلاعاتی را نشان می دهند که اطلاعات اولیه نشان نمی دهند، به عبارت دیگر در فراتحلیل ابتدا اطلاعات از منابع اولیه استخراج سپس با یکدیگر ترکیب می شوند، سرانجام یک کل جدید حاصل می شود.
گلاس که خود در واقع بنیانگذار روش فراتحلیل است می گوید"فراتحلیل، تحلیل تحلیل هاست". به عبارت دیگر در این روش تحلیل ها و تحقیقاتی که درباره یک موضوع انجام شده است گردآوری شده و مورد تحلیل مجدد قرار می گیرند و تحقیقات در یک طیف خاص از ضعیف به قوی رتبه بندی می شوند(ولف،1980).
فراتحلیل نتایج مطالعات مختلف را به مقیاس مشترک تبدیل می کند و با روش های آماری، رابطه بین ویژگی های مطالعات و یافته ها را مورد بررسی قرار می دهد. فراتحلیل، از ان رو تحلیل تحلیل هاست که از طریق تحلیل اولیه(تحلیل مقدماتی داده ها) به تحلیل ثانویه(تحلیل مجدد داده ها) می پردازد. روتشتاین معتقد است که موفقیت این روش مستلزم این است که سطح پیچیدگی روش هایی که برای ترکیب پژوهش های انجام شده به کار می رود متناسب با سطح پژوهش هایی باشد که پژوهشگر آنها را ترکیب می کند. در فراتحلیل ابتدا هدف پژوهشگر مشخص و مساله تحقیق به روشنی تعریف می شود. دوم، از بین مطالعات موجود، از آنهایی که با ملاک های پژوهش موردنظر هماهنگی دارند، نمونه گیری به عمل می آید؛ به طور معمول فراتحلیل بررسی جامع تمامی جامعه مطالعات مربوط است. سوم، داده های تحقیق ها جمع آوری و ویژگی های آنها بر اساس هدف تحقیق فراتحیلی کدگذاری و طبقه بندی می شود. نتایج مطالعه به یک مقیاس کمی مشترک تبدیل می شود، به طوری که قابل مقایسه باشد. سرانجام برای بررسی روابط بین ویژگی های مطالعات و یافته ها، روش های آماری مورد استفاده قرار می گیرد. به طور کلی برای اجرای روش فراتحلیل موارد زیر را باید در نظر داشت:
1-ابتدا حوزه ای را انتخاب می کنیم که نتایج پژوهش های انجام شده در آن حوزه دو پهلو یا مشتبه کننده باشد، به عبارت دیگر نتایج پژوهش های انجام شده یکدیگر را تایید نکنند بلکه این نتایج متفاوت و متعارض باشند.
2-شناسایی و مطالعه منابع پژوهش ها؛
3-ارزیابی نتایج پژوهش های به عمل آمده؛
4-ترکیب نتایج پژوهش های انتخاب شده و مقایسه آنها با یکدیگر؛
5-ارزشیابی نتایج فراتحلیل به منظور کاهش خطا(دلاور،1380 و زاهدی،1384).
فراتحلیل شکافهای موجود در پیشینه و دانش و در برخی از موارد، ضعف های نظری را آشکار می کند و برای تعیین جهات قوی تحقیق(روش ها و فرضیه ها) بینش دهنده است و می تواند روابط تعاملی و مداخله ای را کشف کند.
در روش فراتحلیل سعی می شود یافته ها در قالب مفاهیم کمی و آماری قوی قرار داده شوند تا هماهنگی بیشتری در تحقیقات حاصل شود(دلاور،1380). بنابراین یکی از مهمترین خدمات فراتحلیل این است که در این نوع تحقیقات نقاط ضعف و قوت تحقیقات انجام شده مشخص شده و از ناهماهنگی ها تا حدودی کاسته می شود.
جین گلاس معتقد است که مرورهای متعارف بر پژوهش را نمی توان فراتحلیل نامید،زیرا مرورکنندگان معمولا مطالعات و پژوهش های مورد بررسی خود را بر اساس فرآیندهای تصادفی انتخاب می کنند، ثانیا یافته های آنها را به صورت خلاصه های نقلی و روایتی، مبهم و غیردقیق توصیف می کنند و علاوه بر این معمولا در مورد روش کار خود آنقدر کم گزارش می کنند که خوانندگان پژوهش های آنها قادر به قضاوت و داوری درباره کفایت و عدم کفایت نتیجه گیری های آنها نیستند(زاهدیف1384).
در مجموع فراتحلیل روشی است که به کمک آن می توان تفاوتهای موجود در تحقیقات انجام شده را استنتاج کرد و در رسیدن به نتایج کلی و کاربردی از آن بهره جست.ایده بنیادینی که فراتحلیل بر آن تکیه دارد این است که واحد تجزیه و تحلیل (نمره) از مطالعه گرفته می شوند نه از آزمودنی.