تیتر خبرها

طرح تحقیق روایتی چیست؟

طرح روایتی چیست؟

کرسول(2012) معتقد است اصطلاح روایی از فعل « روایت کردن » یا « بیان کردن (مانند داستان) با جزئیات » می آید. پژوهش روایتی یک راهبرد پژوهشی است که پژوهشگر به کمک آن زندگی افراد را مطالعه می کند و از یک یا چند نفر می خواهد که داستانهای زندگی خود را بیان کنند. سپس، این اطلاعات توسط پژوهشگر به صورت روایت زمانی بازگویی یا بازسازی می شوند. در پایان روایت مورد نظر، پژوهشگر دیدگاههای زندگی شرکت کننده را با دیدگاههای زندگی خود در قالب روایت جمعی (مشترک) تلفیق می کند.

از ویژگی های ممتاز روایت که از آن روشهای اثباتی و تلقی بیرونی از نظم و سوژه ی مطالعه جدا می سازد، طبقه بندی و تحلیل از درون واقعیت است.  وجه مشخص روایت ها سازماندهی خطی رویدادهاست. مبنای روایت ها اتصال پی در پی و ظاهر شدن داستان در آن هاست. به بیان دیگر روایت ها دارای یک آغاز، مجموعه ای از کنش های مداخله کننده و به دنبال آن پایانی هستند که منوط به کنشهای قبلی حادث شده است. روایت ها محصور کننده و انعکاس دهنده ی اهمیت روش شناختی و تاریخی ترتیب زمانی کنش به شمار می آیند. " هر لحظه ی تاریخی هم نتیجه ی فرایند قبلی است و هم شاخصی به سوی جهت مسیر آینده ی آن است"(تامپسون، 1978).

برای انجام پژوهشی با استفاده از رویکرد کیفی روش‌های گوناگونی را می‌توان انتخاب کرد. انواع این روش‌ها و دسته‌بندی آنها در حوزه‌های گوناگون متفاوت است. برای مثال، دنزین و لینکلن (2011) روش‌های رویکرد کیفی را موردکاوی، قوم‌نگاری، تفسیری، گراندد تئوری، اقدام پژوهشی، و پژوهش کلینیکی می‌دانند.

کرسول در سال 2012 انواعی از طرح های روایتی را لیست می کند:

  • زندگی نامه شخصی
  • زندگی نامه
  • نوشتن زندگی نامه
  • گزارشات شخصی
  • روایات فردی
  • مصاحبه¬های روایی     
  • مدارک شخصی
  • مدارک شرح حال
  • روایات زندگی نامه و حوادث زندگی
  • شرح حال شفاهی
  • سرگذشت قومی
  • زندگی نامه قومی قوم نگاری شخصی
  • قوم شناسی
  • قوم نگاری¬های فرد محور
  • خاطره¬های همگانی
  • مدارک آمریکای لاتین
  • خاطرات لهستانی

مارشال و راسمن (2014) نیز روش‌های تحلیل روایتی، اقدام‌پژوهی، مطالعات فرهنگی، قوم‌نگاری، فیمینیستی، و غیره را پیشنهاد می‌کنند.

مریام (2014) نیز بر اساس تجربه خود در پژوهشگری و راهنمایی دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری به یک تقسیم‌بندی شش دسته‌ای در رویکرد کیفی قائل است: پژوهش پایه کیفی، پدیدارشناسی، قوم‌نگاری، گراندد تئوری، تحلیل روایتی، و پژوهش انتقادی.

کرسول (2007) بر اساس دلایل و استدلال‌های مدونی انواع طرح‌های کیفی را در پنج روش روایتی، پدیدارشناسی، قوم‌نگاری، موردکاوی، و گراندد تئوری دسته‌بندی کرده است. به طور خلاصه، تمامی روش‌های کیفی به دنبال چگونگی ساخت معنا، چگونگی معنا بخشیدن مردم به زندگی‌شان و دنیاهایشان هستند.

در ادامه، هم‌سو با نظر کرسول درباره دسته‌بندی روش‌های کیفی به توضیح پنج روش اصلی در این رویکرد خواهیم پرداخت.

قدمت پژوهش روایتی (narrative research) به عنوان یکی از روش‌های کیفی در ادبیات روش پژوهش چندان نیست. بیشتر پژوهش‌هایی که از این روش برای حل مسائل استفاده کرده‌اند در سه دهه اخیر کار و منتشر شده‌اند. هرچند، این روش در گذشته نیز وجود داشته، اما در دهه‌های اخیر ساختاربندی، تعریف، و رایج شده است. واژه روایتی، به‌ویژه در حوزه علوم اجتماعی، واژه محبوبی است. مسائل گوناگون روانشاسی و جامعه‌شناسی پس از جنگ جهانی از مهمترین دلایل توجه به این روش بوده است. همچنین، جنبش‌های اخیر در حوزه فلسفه، مانند دیدگاه پسامدرن، نیز در گسترش این روش بی‌تأثیر نبوده‌اند.

طرح روایتی روشی که زندگی را تاریخی می‌بیند، و روشی میان‌رشته‌ای مرکب از حوزه‌های نظریه سواد، تاریخ شفاهی، رمان، روان‌شناسی، فلکلور، و فلسفه است. فرض این روش آن است که مردم واقعیت‌هایشان را بر اساس روایت داستانشان می‌سازند. پژوهشگر در روش روایتی به دنبال جستجوی داستان جامعه پژوهش و ثبت آن داستان است. بنابراین، آنچه که در پژوهش روایتی بسیار حائز اهمیت است، آزادی و اعتماد است. آزادی به معنای راحت بودن و باز بودن مشارکت‌کننده در جریان گردآوری داده، و اعتماد به معنای آن‌که مشارکت‌کننده تمام آن‌چه که واقعیت دارد را بیان کند، و هیچ واقعیتی را منحرف نکند. از این رو، ایجاد یک فضای دوستانه و صمیمی حین گردآوری داده میان پژوهشگر و مشارکت‌کننده در پژوهش روایتی ضروری به نظر می‌رسد.

پژوهش روایتی دارای مدل‌های گوناگون است که پژوهشگران به آنها اشاره کرده‌اند. یکی از مسائلی که درباره پژوهش روایتی وجود دارد، آن است که دانشجویان تفاوت میان این روش و روش‌های دیگر کیفی متوجه نمی‌شوند، یا به سختی آن را درک می‌کنند.

همچنین کرسول در سال 2012 ویژگی های طرح روایتی را اینگونه بیان می کند.

هفت ویژگی اصلی برای پژوهش روایتی :

  • تجربیات فردی
  • گاه شماری تجربیات
  • جمع آوری روایات فردی
  • بیان دوباره روایت
  • کدگذاری مضامین
  • موقعیت یا شرایط
  • همکاری با شرکت کنندگان( کرسول، 2012).
  •  

مراحل اجرای طرح های روایتی:

 

با آن‌که ابزار اصلی گردآوری داده در پژوهش روایتی مصاحبه عمیق و ساختارنیافته است، ممکن است از اسناد تاریخی، آلبوم‌های خانوادگی، عکس‌ها و تصاویر، تفاهم‌نامه‌ها و قراردادها، سرگذشت‌نامه‌ها و خودسرگذشت‌نامه‌ها، نامه‌ها و پیام‌ها، تماس‌ها، و به طور خلاصه هرآنچه بتواند اطلاعاتی درباره موضوع مورد پژوهش به‌دست دهد، به عنوان منابع گردآوری داده استفاده کند. گردآوری دقیق و عمیق داده در این روش از آن نظر مهم است که مرحله تحلیل و نتیجه‌گیری کاملاً وابسته به دقت و صحت همین داده است.در مسائلی که به موضوع‌های مذهبی، فرهنگی، قومی قبیله‌ای و غیره می‌پردازند، پژوهش روایتی می‌تواند روش مناسبی برای پاسخگویی به آنها باشد.

البته باید بیان کرد که مصاحبه های روایتی علیرغم اهمیتی که در بازسازی تجارب راوی و فهم مشترک از آنها دارد و شناخت عمیق ساختار دنیای تجربه شده­ی او فراهم می سازد، محدودیت و انتقاداتی را نیز همراه دارد. در سطح روش شناختی تخطی منظم از انتظارات نقشی هم درمورد راوی و هم مصاحبه کننده و نیز رعایت نشدن انتظارات مربوط به وضعیت روایت در زندگی روزمره از جمله ملاحظات جدی وارد شده بر این روش است( فلیک، 1997).

 

تحلیل ساختاری روایت ها:


وان دایک استفاده از چهار قاعده ی کلان تقلیلی زیر را پیشنهاد می کند:


1) قاعده ی حذف/ انتخاب: یعنی حذف همه ی گزاره هایی در متن که برای تفسیر گزاره های دیگر گفتمان مهم نیستند و بر حقایق دلالت ندارند.


2) حذف شدید: که در صورت قوی تری از قاعده قبلی است. در این حالت جزییاتی که به لحاظ مکانی مهم هستند اما در سطح کلان تر فاقد اهمیت اند حذف می شوند.


3) تعمیم: گزاره های غیر مرتبط حذف نمی شوند، بلکه با ساختن گزاره ای که به لحاظ مفهومی کلی تر است، آن را از جزئیات معنا شناختی جملات مربوط منتزع می کنیم.


4) ساختن: در این حالت با جانشین ساختن گزاره ها در یک توالی مشترک، آن ها را با یکدیگر در نظر می گیریم. در حقیقت گزاره هایی را می سازیم که بر حقیقت کل دلالت دارند.


5) قاعده صفر: در این حالت گزاره ها تغییر نمی یابد و مستقیما در سطح کلان پذیرفته می شوند( ذکایی، 1387).
 

نقدی که به این روش پژوهش وارد دانسته‌اند، آن است که پژوهش روایتی بیشتر از آن‌که بر روی بافت اجتماعی تأکید داشته باشد، روی افراد متمرکز است. به هر حال، پژوهش روایتی، مانند تاریخ زندگی، به دنبال پاسخگویی به پرسش‌های جامعه‌شناسی درباره گروه‌ها، اجتماعات، و بافت‌ها از طریق تجربه زیسته مشارکت‌کنندگان در پژوهش است. از آنجا که این روش پژوهش بر خاطرات افراد متکی است، آنجا که افراد قدرت یادآوری حوادث و اتفاق‌ها را ندارند، این پژوهش کارآمدی چندانی ندارد. علاوه بر این، پژوهش روایتی بسیار زمان‌بر و نیازمند آموزش‌های ویژه‌ای است.

  ﻣﻨﻈﻮر از رواﻳﺖ، ﻳﻚ داﺳﺘﺎن رواﻳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺷﺎﻣﻞ ﮔﻔﺘﻤﺎن رواﻳﻲ ﺑﻴـﺎن ﺷﺪه ﺗﻮﺳﻂ راوي اﺳﺖ، ﺑﻠﻜﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﮔﻔﺘﻤﺎن ﺑﻴﺎن ﺷـﺪه ﻛﻨﺸـﮕﺮان و ﻧﻘـﻞ ﻗـﻮل ﻫﺎﻳﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ راوي از ﮔﻔﺘﻪ ﻫﺎي ﻛﻨﺸﮕﺮان اراﺋﻪ ﻛﺮده اﺳﺖ، ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ،رواﻳـﺖ در    « زﻧﺠﻴﺮه و در ﺗﻨﺎوب ﮔﻔﺘﻤﺎن ﻫﺎي راوي و ﮔﻔﺘﻤﺎن ﻛﻨﺸﮕﺮان ﺷﻜﻞ ﻣﻲ ﮔﻴﺮد(حجازی، 1390)

مطالب سایت و کانال بدون ذکر منبع استفاده نشود.

محسن مرادی


 

 

درباره ی admin

2 دیدگاه

  1. سلام.

    برای پاورپوینت می خوام از مطالب شما استفاده کنم باید به کتب داخل متن ارجاع بدم یا به آدرس سایت؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *