تیتر خبرها

فرضیه چیست؟

فرضیه چیست؟

یکی از دعاوی کانونی و برخوردار از مؤیدات فراوان فلسفه ی علوم تجربی این است که مطالعه و مشاهده ی پدیده ها بدون داشتن مجموعه ای از باورها ، انگاره ها ، ذهنیات ، سؤالات و دغدغه های پیشین معطوف یا مرتبط به موضوع مورد مطالعه غیر ممکن است و نتیجه ای در بر نخواهد داشت ؛زیرا چنین سلوکی ، به علت فقدان خط راهنما ،پژوهشگر را با انبوهی از داده ها و دریافت ها روبه رو می سازد .انگاره ها و پیش داشت های ذهنی همچون قطب نمایی عمل می کنند ؛ مسیر حرکت پژوهشگر را در پیچ و خم های فرایند مطالعه تعیین ، و او را در کشف واقعیت و نیل به نتایج مورد نظر یاری می نمایند .اگر نقطه ی آغاز فرایند پژوهش را طرح مسئله ای همچون طلاق در قالب یک یا چند سؤال ناظر به علل وقوع یا آثار و پیامدهای آن بدانیم که معمولاً در مواجهه عادی یا لایه کاوی مرحله ای پدیده ها و واقعیات مشهود رخ می نمایند و خویش را بر ذهن پژوهشگر تحمیل می کنند، فرضیه واکنش ذهنی منتج از یافته های پیشین در جهت ارائه ی پاسخ یا پاسخ های اجمالی و موقت به پرسش های مذکور است . این پاسخناخودآگاه – ریشه در درک شهودی ، تجربیات زیستی ، آرشیو اطلاعات شخصی ، مطالعات و تجربیات پیشین ، رویه های غالب ، خوانش های ترجیحی ، مفروضات عامه ، مؤیدات محیطی ودارد ؛ اما فرایند مطالعه در استمرار موجودیت خویش ، مترصد آزمون این فرض های مقدماتی در پرتو شواهد و یافته های عینی و تأیید و ردّ محتمل آنهاست . برخی معتقدند : فرضیه «موتور تحقیق» است و اثبات یا ردّ آن ، در فرایند تحقیق ، اهمیت بسزایی دارد ؛ برخی نیز فرضیه را نیرومندترین ابزار برای نیل به دانش قابل اعتماد ارزیابی کرده اند .

تعریف فرضیه

فرضیه عبارت از فرضی است که به طور حدسی ، ولی موجه یعنی بر اساس تئوری (هر چند محدود ) ، رابطه ی بین دو یا چند مفهوم یا متغیر را بیان می کند . به لحاظ زبان شناختی ، این رابطه به صورت حکم (نه پرسش و دستور ) بیان می شود و قابلیت صحت و بطلان دارد . به عبارت دیگر ، فرضیه بیان رابطه (مثبت ، منفی و یا خنثی ) بین دو یا چند متغیری است که پژوهشگر انتظار دارد ، از رهگذر مطالعه ی خویش ، آن را به اثبات برساند . فرضیه از آن جهت که نقطه ی شروع هر پژوهش علمی است و در نهایت به وسیله ی تحقیق ، رد یا اثبات خواهد شد ، دارای اهمیت و جایگاه کانونی است . فرهنگ وبستر در تعریف فرضیه می نویسد :فرضیه حالت یا اصلی است که اغلب بی آنکه اعتقادی نسبت به آن وجود داشته باشد ، پذیرفته می شود تا بتوان از آن نتایجی منطقی استخراج کرد ؛ و بدین ترتیب ، مطابقت آن را با واقعیت هایی که نزد ما معلوم است (یا می توان آنها را معلوم ساخت ) آزمود همچنین ، فرضیه پاسخی غیر قطعی به مسئله پژوهش است که بیان کننده ی شکلی از رابطه میان متغیرهای مستقل و وابسته می باشد .در واقع ، فرضیه پاسخی غیر قطعی است ؛ پاسخی که تنها پس از آزمون تجربی ، تأیید می شود . پژوهشگر هنگامی که فرضیه ای را پیشنهاد می کند ، نمی داند که فرضیه اش تأیید یا رد می شود :فرضیه ساخته و آزموده می شود ؛اگر پذیرفته شد ، در متن معرفت علمی جای می گیرد و اگر رد شد ، فرضیه ی دیگری مطرح می شود .بر اساس تعریف دیگر ، فرضیه بیانی رسمی در مورد رابطه بین متغیرهاست که مستقیماً آزموده می شود . رابطه ی پیش بینی شده بین متغیرها یا درست است یا نادرست . فرضیه در پاسخ به پرسش پژوهشگر ، به صورت قضیه مطرح می شود .به عبارتی ، فرضیه پاسخ موقتی و نسبتاً کوتاهی است که به کار جمع آوری و تحلیل داده ها جهت می دهد . فرضیه با الهام از تفکری تئوریک و بر پایه ی شناخت مقدماتیِ پدیده ی موضوع مطالعه (مرحله ی اکتشافی ) ، بیانگر استنباطی مستدل درباره ی رفتار اشیای واقعی مطالعه شده است .محققی که فرضیه ای را تدوین می کند، می گوید :فکر می کنم باید تحقیق را در این مسیر هدایت کرد ؛زیرا این مسیر مطمئن ترین مسیری است که به هدف می رسد .

توصیف کلی فرضیه

فرضیه علمی ویژگی هایی دارد که در این بخش ، به برخی از مهم ترین این ویژگی ها اشاره می شود :

1-فرضیه حکم است ، نه پرسش و دستور ؛برای مثال (قُوی سیاه وجود ندارد) یا (اگر پرنده ای قو باشد ، آن گاه سیاه نیست

2-فرضیه یا حکم – دست کم از دو واژه ی معنا دار است ؛برای نمونه ، در مثال اخیر ،(قو ) و (سیاه نیست)از عناصر اصلی تشکیل دهنده ی فرضیه اند.

3-واژه ها یا متغیرهای هر فرضیه را ربط های منطقی (اگر) و (آن گاه )به یکدیگر پیوند می دهند ؛برای مثال : اگر پرنده ای قو باشد ، آن گاه سیاه نیست.

4–بخشِ(اگر) می تواند شرط لازم یا شرط کافی ، و یا شرط لازم و کافی برای بخش(آن گاه)باشد (مثال برای شرط لازم 🙁 اگر پرنده ای قو باشد ، آن گاه سیاه نیست) مثال برای شرط کافی :(اگر باران ببارد ، زمین خیس می شود) مثال برای شرط لازم و کافی : (اگر آب با زمین تماس پیدا کند ، زمین خیس می شود) یا(اگر زمین خیس باشد ، آن گاه با آب تماس داشته است)

5-فرضیه به لحاظ زبانی ، معمولاً ، با عبارت «به نظر می رسد » یا مضمونی شبیه به آن صورت بندی می شود .توصیه ی ویژه روش شناختی همان ضرورت اعمال دقت بیشتر در طراحی و فرمول بندی فرضیه است .فرضیه ی علمی ضرورتاً باید از استانداردهای لازم در صورت ، ماده ،و ساختار برخوردار باشد

6-فرضیه در مقایسه با قانون ، از کلیت کمتری برخوردار است ؛ اما به دلیل خصیصه ی پهنایی ، بر آن است تا یک نگاه، بیشتر واقعیت را در میدان دید نسبتاً گسترده ی خود گرد آوردبه بیان دیگر ، فرضیه به جای نگرش ژرفایی یا محدود شدن به زمینه ای خاص از گستره ی دید نسبی برخوردار است.

7-فرضیه در خصوص وضعیت های محتمل امور تحقق یافته ، سخن چندانی ندراد . به بیان دیگر ، حدس و گمان در خصوص وضعیت های محتمل در آینده ، ممکن است ، روند پژوهش را دچار پیش داوری کند

8-این که فرضیه باید از چه مفاهیمی استفاده نماید و چگونه باید آن مفاهیم را تعریف کند – تا حد زیادی -به موضوع ، رویکرد ، راهبرد پژوهشی ، دیدگاه های نظری پذیرفته شده ، هدف پژوهش ، انتظارات پژوهشی ، و نوع مطالعه بستگی دارد.

9-فرضیه با بهره گیری از راهبرد پژوهش قیاسی برای پاسخ گویی به پرسش های خاص ، و با الهام از نظریات و مفروضات نظری ، استنتاج می شود .

10- فرضیه پیشنهادی توجیهی ، و به سخن دیگر ، راه حلّی موقت برای مسئله است .فرضیه گاه به صورت داوری و گاه به شکل استدلالی در رد یا اثبات موضوعی عرضه می شود . به زبان ساده تر ، فرضیه عبارت از قضایا یا گزاره هایی است که به صورت شفاهی ، کتبی یا ضمنی بیان می گردد .

11-کمیت فرضیات در هر مطالعه ، بیشتر تابع تعداد سؤالات و اهداف تحقیق خواهد بود . از اینرو ، برخی پژوهش ها الزاماً باید با بیش از یک فرضیه هدایت شوند . شایان ذکر است که نقش فرضیه های مختلف در یک پژوهش همواره روشن نیست .

12- تعداد فرضیات در هر تحقیق باید به اندازه ای باشد که نیاز تحقیق را پاسخ گوید و از آزمون آنها شناخت جامعی از پدیده یا روابط بن متغیرها به دست آید . در عین حال ، فرضیه های متعدد باید به گونه ای تنظیم شوند که در مجموع ، یک واحد کلی و یک نظام را تشکیل دهند . آنچه مهم است نه تعداد فرضیات ، بلکه نظام یافتگی و هماهنگی آنهاست .

13- میزان و سطح شواهد و مستندات مورد نیاز برای تأیید یا ردّ هر فرضیه تابع درجه ی کلیت ، گستره ی شمول ، و انتظارات پژوهشی خواهد بود ؛برخی از فرضیه ها نتایج بیشتری را به دنبال دارند ، واقعیت های بیشتری را تبیین می کنند ، و پیش بینی های بیشتری را ممکن می سازند .به طور کلی ، فرضیه ای که به استنتاج مهم تر و بیشتری منجر شود ، مفیدتر و نیرومند تر است . از موضع سلبی نیز فرضیه ی علمی مناسب ، عبارت از فرضیه ای است که به شرایط و مفروضات کمتری نیاز دارد و از ساختار مفهومی ساده تر و صریح تری برخوردار است .

آزمون فرضیه

هر فرضیه برای کسب اعتبار الزاماً باید فرایند عرضه بر واقعیات عینی متناسب را پشت سر بگذارد و با آزمون های تجربی مکرر محک بخورد . رویارویی با واقعیت های طبیعی و اجتماعی با میانجیگری روش ها و ابزارهای مناسبی صورت می پذیرد ؛برای مثال ، در مطالعات اجتماعی تجربی ، پژوهشگر با ثبت دقیق رفتار اجتماعی مورد نظر همچون طلاق  ، علل محتمل و معقول آن مثلاً سوء معاشرت همسر در تحلیل های علّی ، آثار و نتایج محقق یا محتمل آن مثلاً افت تحصیلی فرزندان یا افزایش استعداد بزه آنان در نتیجه ی طلاق والدین در تحلیل های کارکردی، میزان همبستگی این دو غالباً به زبان کمی و آماری  ، و نیز بررسی عوامل جانبی دخیل و شروط تقویت کننده یا تضعیف کننده ی احتمال وقوع ، می تواند از رهگذر این سلوک علمی -به طور مستند و -موجه در خصوص وجود یا عدم وجود اصل رابطه و میزان شدت و ضعف آن قضاوت نماید و بدین وسیله ، میزان اعتبار فرضیه ی اولیه ی خویش را برآورد کند . بدیهی است که ارتباط میان آنها از سه صورت خارج نیست ؛ مثبت ، منفی و خنثی = عدم وجود ارتباط معنا دار میان آنها . در فرض اول ، فرضیه تأیید ، اما در فرض دوم ، رد می شود . فرضیه ی رد شده گاه به طور کلی نهاده ، و گاه در قالب دیگری بازسازی و برای آزمون مجدد صورت بندی می شود . فرضیه ی تأیید شده نیز نه برای همیشه ، بلکه به طور موقت ، تأیید می شود ؛ چه همواره احتمال بطلان آن توسط موارد مطالعه نشده وجود دارد .بطلان فرضیه نیز هر چند به نظر ابطال گرایان خصیصه ای دائمی است ، اما احتمال تأیید آن در پرتو مطالعات گسترده تر و دقیق تر همچنان وجود دارد.موریس دوورژه درباره ی تفاوت میان علوم طبیعی و علوم اجتماعی در نحوه ی آزمون پذیری فرضیه ها می نویسد :«در علوم طبیعی ، روش اصلی بازبینی فرضیه ها تجربی است ؛فرضیه به شکل قانون فرضی پدیدار می شود و رابطه ی میان دو پدیده را تبیین می کند ، سپس شرایط ظهور یکی از آن دو پدیده را تغییر داده و اثر آن بر روی دیگری مشاهده می شود . به کمک وسایل مصنوعی ، کوشش می شود تا برخی عامل های فرضی یک پدیده مجزا گردند ، و در نهایت تعیین شود که آیا این عامل ها بر روی این پدیده اثر می گذارند یا نه ، و احتمال این تأثیر اندازه گیری می شود . در علوم اجتماعی ، در بیشتر اوقات ، از مشاهده ی مستقیم کمک می گیرند .در این صورت ، مشاهده ها را تکرار می کنند و این کار را در شرایط طبیعی بسیار دور از یکدیگر انجام می دهند .در اینجا ، روش مقایسه ای در مقیاس گسترده ای به کار می رود . این روش نقش جانشین تجربه را در علوم اجتماعی ایفا می کند.نکته ی دیگر این که بخش قابل توجهی از فرضیات جاری در علوم اجتماعی ، فرضیات ادواری و مقید به اوضاع و شرایط خاص هستند و بالطبع در شرایط مربوط قابلیت آزمون ، و ردّ و اثبات خواهند داشت .

انواع فرضیه

برای فرضیه ، به اعتبارات مختلف ، انواع گوناگونی ذکر کرده اند . لازم به ذکر است که برخی از مواردی که بر آن اطلاق فرضیه شده ، فرضیه به معنای مصطلح نیستند . این موارد بیشتر از سنخ (پیش فرض )، (اصل موضوع)و (گمانه زنی عادی) محسوب می شوند . برخی از این انواع عبارت اند از

1-فرضیه ی پیشینی فرضیه ای است که ذهن محقق ، پیش از شروع مطالعه ، بدان آبستن است . این فرضیه ، در فرایند مطالعه ، به آزمون گذاشته می شود . برخی فرضیات نیز در ضمن مطالعه ، و یا در پایان مراحل پژوهش ، استنتاج می شوند

2- فرضیه ی توصیفی قضیه ای است که به بیان ویژگی ها و مختصات متغیرها می پردازد .برای مثال ، با محوریت به عنوان نمونه ی مورد مطالعه ، می توان گفت که شصت درصد از جمعیت شهر نشین کشور را مهاجران روستایی بعد از انقلاب تشکیل می دهند یا میانگین فاصله ی سنی مردان از زنان متأهل در کشور ، پنج سال بر آورد می شود.

3-فرضیه ی تبیینی یا علّی  قضیه ای است که احتمال وقوع و شدت و ضعف تغییر در یک متغیر را به تبع تأثیر متغیر دیگر توضیح می دهد. برای مثال ، دوره های آموزش ضمن خدمت موجب افزایش مهارت شغلی کارمندان است .

4-فرضیه ی تجویزی ، قضیه ای است که در قالب یک جمله ی خبری ، به ارائه توصیه و رهنمود می پردازد .برای مثال ، مشاوری که به مراجعه کننده ی خویش می گوید : اعمال این شیوه از عمل موفقیت شما در امتحان را تضمین می کند ، با بهره گیری از مطالعات و تجربیات پیشین (آزمون آنها در موارد مشابه ) ، به این مراجعه کننده توصیه می کند . فرضیه ی تجویزی را گاه فرضیه ی هنجاری نامیده اند .

5-فرضیه ی تک متغیره  قضیه ای است متضمن یک متغیر مستقل و یک متغیر وابسته . برای مثال ،پنجاه درصد از مردم فلان شهر از عملکرد شهرداری ناراضی اند یا فقر خانواده موجب افت تحصیلی فرزندان است قطع نظر از سایرویژگی های خانواده و عوامل مؤثر در افت تحصیلی و دیگر پیامدهای فقر  .فرضیه ی تک متغیره یا فرضیه ی ساده ، گاه ، خطی است :هرگاه الفافزایش یابد ، ب- نیز افزایش می یابد یا هر گاه یکی کاهش یابد ، دیگری نیز کاهش می یابد ؛گاه رابطه ی معکوس میان آنها برقرار است ، یعنی افزایش یکی باعث کاهش دیگری می شود و برعکس. و گاه رابطه ی میان آنها غیر خطی است ؛ برای مثال ، هرگاه الف-  افزایش یابد ، ب- در ابتدا افزایش می یابد و سپس ثابت می ماند.

6-فرضیه ی دو یا چند متغیره  قضیه ای است متضمن رابطه ی دو یا چند متغیر مستقل و وابسته . فرضیات ناظر به پدیده های پیچیده معمولاً چند متغیره اند . برای مثال ، میان نوع مدیریت سازمان ، امکانات نرم افزاری و سخت افزاری ، و کیفیت نیروی انسانی با عملکرد آن سازمان ، رابطه ی معنا داری وجود دارد .گاه نیز متغیر مستقل واحد ، و متغیر وابسته متعدد است ؛ برای مثال ، جریمه های گزاف رانندگی – رفته رفته -به کاهش بی نظمی های رانندگان ، مهار ترافیک، تقیلیل تصادفات ،و کاهش هزینه های جانبی خواهد انجامید.

7- فرضیه ی عمومی »قضیه ای است که حاوی اطلاعات مربوط به معرفت های بنیادین ، عام ، و غیر اختصاصی می باشد ؛مثل اصل علّیت  که بیانگر وجود رابطه ی علّی و معلولی در میان پدیده ها در همه ی ساحت های هستی است

 8-فرضیه ی صفرپوچ قضیه ای است که مبین عدم وجود رابطه میان متغیرها می باشد . در این فرضیه، موقعیت یا مقدار یک متغیر نسبت مشخصی با موقعیت یا مقدار متغیر دیگر ندارد .این حکم ممکن است از طریق حدس اولیه یا آزمون به دست آمده باشد ؛برای مثال ، میان سطح سواد و میزان درآمد در یک جامعه ی باز ، رابطه ی مشخصی به نظر نمی رسد .این نوع فرضیه به ندرت در پژوهش های علمی به کار گرفته می شود . فرضیه ی صفر بیانگر آن است که تفاوت ها یا روابط آماری مورد تحلیل ، ناشی از شانس یا خطای تصادفی است . پژوهشگر تلاش می کند تا فرضیه ی صفر را به نفع یکی از فرضیه های بدیل رد کند . در چنین مواردی ، پژوهشگر معمولاً فرضیه بدیل را ترجیح می دهد

9-فرضیه ی جهت دار یا یک سویه »فرضیه ای است که در آن ، سمت و سوی رابطه ی بین متغیرها (مثبت یا منفی ) مشخص شده است. برای مثال ، دوره ی آموزش ضمن خدمت موجب افزایش مهارت های حرفه ای کارکنان می شود

10 فرضیه ی غیرجهت دار یا دوسویه  فرضیه ای است که در آن ، اصل رابطه ی میان متغیرها اثبات شده ، سمت وسوی آن نامشخص باشد . برای مثال ، میزان مسئولیت پذیری کارکنان با رضایتمندی شغلی ایشان رابطه دارد ؛هر یک از این دو متغیر می تواند تابع دیگری باشد .در مواردی نیز به دلیل ابهام یا عدم مطالعه ی کافی ، از ذکر مقدار اجتناب می شود .برای مثال ، میزان التزام کارکنان بیمارستان الف – به رعایت اخلاف حرفه ای با کارکنان بیمارستان ب- متفاوت به نظر می رسد . بدیهی است که تعیین مقدار آن در گرو مطالعات دقیق تر است .

 

منابع

ابراهیمی دینانی ، غلامحسین ، ماجرای فکر فلسفی در جهان اسلام ، تهران ، طرح نو ، 1376

ابن سینا ، فن سماع طبیعی شفا (بخش زمان) قم مکتبة آیة الله مرعشی نجفی ،1405ق

ارسطو ، طبیعیات ، ترجمه ی مهدی فرشاد ، تهران ، امیر کبیر ، 1363

افلاطون دوره ی آثار افلاطون ، ترجمه ی محمد حسن لطفی ، ج3 رساله ی تیمائوس ، تهران ، خوارزمی ، 1367

برگسون ، هنری ، پژوهش در نهاد زمان و اثبات اختیار ، ترجمه ی علی قلی بیانی ، تهران ، شرکت سهامی انتشار ، 1368

ـ ،تحول خلاق ، ترجمه ی علی قلی بیانی ، تهران ، فرهنگ و اندیشه اسلامی ، 1371.

زمان و اراده ی آزاد ، ترجمه ی احمد سعادت نژاد ، تهران ، امیر کبیر ، 1354

 

 

درباره ی admin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *