علل گرایش به تحقیق کیفی
امروزه هستی شناسی و معرفت شناسی اغلب جوامع متاثر از پارادایم حاکم بر جهان غرب رویکردی اثبات گرایانه دارند. در این پارادایم استراتژی تجربی نقش محوری ایفا می کند وروش شناسی مطلوب آن روش کمی و آماری است. عدم کفایت پارادایم اثبات گرایی در توضیح رفتار اجتماعی موجب شده تا بر این پارادایم انتقادات عمده ای همچون در نظرنگرفتن بسترهای فرهنگی و تاریخی، نقش ارزش ها، نیات درونی افراد و عدم توجه به مباحث زیباشناختی و … وارد شود. جهت رفع محدودیتهای اثبات گرایی حرکتهای مختلفی صورت گرفته که از مهمترین آنها تئوری تفسیری اجتماعی است. در عرصه تحقیقات سازمان نیز به خاطر نادیده گرفتن تفاوتهای میان علوم طبیعی و علوم اجتماعی، محققان سنتی مدیریت عموما پدیده سازمانی و انسانی را بر مبنای اصول علوم طبیعی و پارادایم اثبت گرایی مفهوم سازی کرده اند که منجر به پیدایش مشکلات روش شناسی شده است. دلیل نادیده گرفتن این مشکلات روش شناسی، تمایل به ایجاد یک دانش جهان شمول می باشد اما گرایش روز افزون به تحقیق کیفی بر ایجاد نارضایتی های بسیار در مورد مشکلات پارادایم اثبات گرایی دلالت دارد.(لطف آبادی،1384)
علاوه بر این در بسیاری از تحقیقات رویکرد غالب در تبیین متغییرهای تحقیق و استنباط در خصوص روابط علی و معلولی یا همبستگی مبتنی بر تفکر قیاسی می باشد. بدین لحاظ مادامی که داده هاو شواهد موید نظریه ای باشد آن نظریه همچنان مورد قبول بوده و به منزله مبنا در پژوهش های بعدی مورد استفاده قرار می گیرد. بر این اساس غالب تئوری های علمی به تفکر قیاسی پایبند هستند اما مشکل قابل توجه پذیرش نظریه های برگرفته از تفکر قیاسی، آن هم در محیطی غیر از بستر شکل گیری آن نظریه است. آسیب شناسی پدیده نظریه پردازی در کشورهای در حال توسعه نشان می دهد که گرفتار شدن جامعه علمی در قفس آهنین پارادایم اثبات گرایانه و پای بندی به نظریه های برخواسته از شرایط محیطی متفاوت از زمینه مورد تحقیق و تاکید بیشتر بر رویکردهای قیاسی باعث شده است ذهن نوآور و تفکر خلاق از اندیشمندان جهان سوم گرفته شود و زایش نظریه جدید و نظریه پردازی عقیم بماند. همه همت و تلاش محققین در چنین جوامعی صرف آزمودن نظریه های ارائه شده از غرب می شود و چارچوب نظری تحقیقات و مدلهای مفهومی رساله های دانشگاهی حتی دوره های دکتری چیزی جز آنچه در مناطق دیگر تحت شرایط آن محیط برای حل مشکلات آنان که توسط نظریه پردازان غیربومی ارائه شده است نیست.(الوانی و همکاران،1386)
مطالعات در دو دهه اخیر نشان می دهد که مقاله های ارائه شده با رویکرد کیفی از رشد چشمگیری برخودار بوده است. تحقیقات کیفی شامل نگرش های فلسفی، تکنیکها، ابزارهای تحقیق و سبکهای متنوعی هستند به گونه ای که تئوری انتقادی، تحلیل گفتمان، قوم شناسی، هرمونتیک، تحلیل روایتی، مشاهده مشارکتی، تحقیق موردی، تئوری زمینه ای(نظریه داده بنیاد) و موارد بسیار دیگری همه به عنوان تحقیق کیفی شناخته شده اند.(فقیهی و بامداد صرافی،1378)
رشد سریع و گسترده تحقیقات کیفی و روش های ترکیبی در سالهای اخیر می تواند نویدی برای آغاز نهضت خلق و ایجاد نظریه های بومی و برخواسته از شرایط محیطی و سازمانی جامعه ما باشد. معرفی روش شناسی کیفی از سوی اندیشمندان دلسوز موجب شده است که پژوهشهای علوم اجتماعی از علوم طبیعی تمایز یابد و داده ها و اطلاعات جمع آوری شده روز به روز واقعی تر، هنجارمندتر و ارزش مدارتر شود. این تلاش ها می تواند رویکرد آزمون نظریه را به نهضت نظریه پردازی رهنمود شود.