فرآيند تحليل محتواي كيفي
فرآيند تحليل محتواي كيفي اغلب در طول مراحل اوليه جمعآوري دادهها شروع ميشود. اين درگيري اوليه در مرحله تحليلي به شما كمك ميكند كه مابين تكوين مفاهيم جمعآوري دادهها به عقب و جلو حركت كنيد وممكن است به شما در نشان دادن جمعآوري دادههاي بعدي به سمت منابعي كه براي پرداختن به سوالات تحقيق مفيدتر هستند، كمك كند. براي حمايت كردن نتايج موثق و معتمد، تحليل كيفي محتوا شامل يكسري عملكردهاي سيستماتيك و واضح براي پردازش دادهها ميباشد. بعضي از مراحل با عملكردهاي تحليل محتواي كمي قديمي همپوشي دارند. براساس اهداف مورد بررسي و مطالعه شما، تحليل محتواي شما ممكن است انعطاف پذيرتر و استانداردتر باشد اما بطور كلي ميتواند به مراحل زير تقسيم شود، كه با مقايسه دادهها و گزارشات منتشر شده از طريق نوشتن يافتهها در يك گزارش، آغاز ميشود.
مرحله (1)
تحليل محتواي كيفي ميتواند براي انواع گوناگون تحليل دادهها استفاده گردد. اما بطور كلي دادهها، نياز به تغيير يافتن به سمت متن نوشتاري قبل از اينكه تحليل شروع شود، دارد. اگر دادهها از متنهاي موجود سرچشمه بگيرد، گزينش محتوا بايد توسط آنچه كه شما ميخواهيد بدانيد، قابل توجيه باشد.در مطالعات علم كتابخانه و اطلاعات، تحليل محتواي كيفي اغلب براي تحليل كردن رونوشتهاي مصاحبه به منظور رهاسازي يا شكل دادن اطلاعات مردم در مورد رفتارها و تفكرات، بيشتر مورد استعمال قرار ميگيرد. هنگام تنظيم مصاحبهها چنين سوالاتي به چشم ميخورد: آيا همه سوالات مصاحبه كننده يا تنها سوالات عمده بايد از راهنماي مصاحبه تنظيم و رونوشت شود؟ آيا بيان كردن بايد بطور ادبي تنظيم شود يا تنها در يك خلاصه؟ آيا مشاهدات در طي مصاحبه (مثل: صداها، مكثها و ديگر رفتارهاي شنيدني) بايد نسخهبرداري شود يا نه؟ پاسخ شما به اين سوالات بايد براساس سوالات تحقيقتان باشد. در حاليكه يك نسخه كامل ممكن است مفيدتر باشد ولی ارزش افزوده شده آن زمان اضافه مورد نياز را براي ايجاد كردن آن توجيه نميكند.
مرحله (2) تعريف واحد تحليل
واحد تحليل به بخش اساسي متن به منظور مقولهبندي در طول تحليل محتوا اشاره دارد. اين پيامها بايد قبل از اينكه آنها بتوانند رمزگذاري شوند، يكي شوند و اختلافات در تعريف واحد ميتواند در تصميمهاي رمزگذاري همانند مقايسه نتايج با ديگر بررسيهاي مشابه تاثيرپذير باشد. بنابراين تعريف كردن واحد رمزگذاري يكي از اساسيترين و مهمترين تصميمات است. معمولا تحليل محتواي كيفي از موضوعات فردي بعنوان واحد براي تحليل نسبت به واحدهاي زبانشناختي فيزيكي استفاده ميكند (مثل كلمه يا پاراگراف) و اغلب در تحليل محتواي كمي مورد استعمال قرار ميگيرد. يك نمونه از اين مورد ممكن است تنها در يك كلمه، يك عبارت، يك جمله، يك پاراگراف و يا يك سند كامل بيان گردد. وقتي از موضوع بعنوان يك واحد رمزگذاري استفاده ميكنيد، شما بطور اساسي اظهارات يك ايده و عقيده را جستجو مينماييد. بنابراين شما، ممكن است يك كد براي يك بخش متني در هر اندازهاي، به مقدار آن بخشي كه يك موضوع منحصر يا مسئله مربوط به سوالات تحقيقتان ارائه ميدهد، ارائه دهيد.
مرحله (3) تكوين مقولهها و يك طرح رمزگذاري:
مقولهها و يك برنامه رمزگذاري ميتواند از سه منبع ناشي شود: دادهها، مطالعات و بررسيهاي مربوطه قبلي و تئوريها. طرحهاي رمزگذاري ميتواند هم بصورت قياسي و هم استقرايي توسعه يابند. در بررسيهايي كه هيچ تئوري وجود ندارد، شما بايد طبقهبنديها را بصورت استقرايي از دادهها جمعآوري كنيد. بخصوص كه تحليل محتواي استقرايي براي مطالعاتي كه براي تكوين نظريه، نسبت به آنهايي كه براي توصيف يك پديده خاص يا تغيير يك نظريه موجود در نظر گرفته ميشود، مناسب است. زمانيكه مقولهها بطور استقرايي از دادههاي خام تكوين مييابد، شما به منظور استفاده از روش مقايسهاي ثابت از آنجا كه تنها قادر به برانگيختن بينشهاي اصلي نيستيد، تشويق ميشويد اما روش مقايسهاي دائم ميتواند تفاوتهايي مابين مقولههاي آشكار بوجود بياورد. ماهيت روش مقايسهاي دائم 1) مقايسه سيستماتيك هر متن مقرر شده براي يك مقوله، با هر يك از متون منصوب شده قبلي براي آن مقوله 2) ادغام كردن مقولهها و شاخصهايشان از طريق توسعه يادداشتهاي تفسيري، ميباشد. در بعضي بررسيها، شما يك مدل مقدماتي يا تئورياي براساس تحقيقتان خواهيد داشت. شما ميتوانيد يك ليست اوليه از مقولههاي رمزگذاري مدل يا تئوري ايجاد كنيد. گزينش طرحهاي رمزگذاري تكوين يافته در مطالعات قبلي ، مزيت حمايت از گردآوري و مقايسه يافتههاي تحقيقي در مقابل مطالعات چندگانه را دارد. تحليل محتواي كيفي به شما اجازه در نظر گرفتن يك واحد از متن بيشتر از يك مقوله بطور همزمان را ميدهد. با اين حال، مقولهها در طرح رمزگذاري شما بايد به روشي كه آنها از لحاظ ذاتي (دروني) ظاهرا تا جايي كه ممكن است، متجانس و همگون و از لحاظ خارجي نامتجانس باشند، تعريف شوند. براي اطمينان از انسجام رمزگذاري، بويژه زمانيكه چندين رمزگذار درگير هستند، شما بايد يك راهنماي رمزگذاري، كه معمولا شامل مقولههاي اسامي، تعاريف يا قوانيني براي كدها و نمونهها و مثالها ميباشند، تكوين دهيد. بعضي از راهنماهاي رمزگذاري يك زمينه ديگر براي نكته برداشتن بعنوان دستاورد رمزگذاري را دارا هستند. استفاده از روش مقايسهاي هميشگي به راهنماي رمزگذاري از طريق فرايند تحليل داده، شكل خواهد بخشيد و با يادداشتهاي تفسيري افزايش خواهد يافت.
مرحله (4)
طرح رمزگرداني را بر روي يك نمونه از متن آزمايش كنيد. اگر شما از يك فرآيند استاندارد بطور منصفانه در تحليل آن استفاده ميكنيد، شما ميخواهيد طرح كدگذاري اخيرتان را در فرآيند توسعه داده و اعتبار (قانوني ) بخشيد. بهترين بررسي از شفافيت و تداوم تعاريف مقولهتان، رمزگذاري كردن يك نمونه از دادههايتان است. بعد از اينكه نمونه كدگذاري شد، هماهنگي در كدگذاري، در بيشتر موارد از طريق يك ارزيابي از توافق كدگذار داخلي نيازمند چك شدن ميباشد. اگر سطح هماهنگي پايين است. قوانين كدگذاري شده بايد دوباره بررسي شوند. ترديدها و مسائل نگران مربوط به تعريف طبقهبندي، رمزي كردن قوانين يا دستهبندي موارد خاص نيازمند اين هستند كه مورد بحث قرار گيرند و در ميان گروه تحقيقيتان حل شوند. رمزي كردن متن نمونه، بررسي كردن انسجام كدگذاري و تجديد نظر كردن قوانين كدگذاري، يك فرايند تكراري است و بايد تا زمانيكه به هماهنگي كدگذاري دست يابد، بايد ادامه داشته باشد.
مرحله (5) رمزگذاري همه متن:
وقتي كه انسجام كافي صورت گيرد، قوانين رمزگذاري شده ميتوانند براي مجموعه كل متن، بكار گرفته شوند. در طول فرآيند كدگذاري، شما نياز به بررسي كردن كدگذاري بصورت تكراري به منظور جلوگيري از "رانده شدن به سمت يك حس شخصي از آنچه كه كدها معني ميدهد" داريد. به اين دليل كه كدگذاري ادامه مييابد، و همچنان دادههاي جديد براي جمعآوري شدن نيز افزوده ميگردند، اين امر ممكن است كه موضوعات و مفاهيم جديد آشكار گرديده و نياز به اضافه كردن كدگذار دستي باشد.
مرحله (6) ارزيابي كردن انسجام كدگذاري:
بعد از كدگذاري مجموعه كامل دادهها، شما نياز به دوباره وارسي كردن هماهنگي بين رمزگذاري داريد. محتاطانه نيست كه فرض كنيم، اگر يك نمونه در روشي معتبر و هماهنگ كدگذاري شود، رمزگذاري همه مجموعه از متن هم منسجم ميگردد. همچنين ، درك رمزگذار از طبقهبنديها و قوانين رمزگذاري ممكن است به نحو ظريفي در طول زمان تغيير يابد، و به سمت پراكندگي بيشتر سوق نمايد. به همين دليل، شما نياز به دوباره وارسي كردن هماهنگي رمزگذاري داريد.
مرحله (7) استخراج نتايج از دادههاي رمزي:
اين مراحل شامل پي بردن به موضوعات يا مقولههاي مشخص شده و شاخصهاي آنها ميباشد. در اين مرحله، نتيجهگيري خواهيد كرد و بازسازيتان از معناي استخراج شده از دادهها را ارائه خواهيد داد. فعاليت شما ممكن است شامل بررسي كردن مشخصات و ابعاد طبقهبنديها، تعيين كردن روابط بين طبقهبنديها، آشكار كردن الگوها و تست كردن طبقهها در مقابل همه دادهها باشد. اين امر يك مرحله بحراني در فرآيند تحليل است و موفقيت آن تقريبا هماهنگ با تواناييهاي استدلاليتان خواهد بود.
مرحله (8) گزارش روش و يافتههايتان:
براي اينكه بررسي و تحقيق شما درست باشد، نياز به اين داريد كه از شيوه و فرآيند تحليلتان بصورت كامل و صحيح مراقبت كرده و گزارش دهيد. در مورد تحليل محتواي كيفي، شما به گزارش تصميمها و اعمال مربوط به فرآيند رمزگذاري همانند روشي كه شما براي برقراري قابليت اعتماد بررسيتان استفاده ميكنيد، نياز داريد. تحليل كيفي محتوا، نشانههاي آماري و شمارشي ارائه نميدهد، بلكه، الگوها و موضوعات و اهميت طبقهبندي براي يك حقيقت اجتماعي را آشكار ميسازد. ارائه كردن يافتههاي تحقيق از تحليل كيفي محتوا دشوار است. اگرچه يك عمل رايج براي استعمال برآورد هزينه نوعي به منظور توجيه كردن نتايج است، شما ممكن است روشي ديگر را براي ارائه دادهها، شامل جدول مشخصات، نمودارها، جداول و شبكههاي ذهني و مفهومي خواستار باشيد. در پايان فرم و گسترش گزارش به اهداف خاص تحقيق بستگي دارد. وقتي نتايج تحليل محتواي كيفي ارائه ميشود، شما بايد براي يك تعادل بين توصيف و تفسير تلاش كنيد. توصيف به خوانندگان شما پيشزمينه و بافت متن را ارائه ميدهد بنابراين نياز به غني شدن دارد. تحقيق كيفي بطور اساسي و بنيادي، تفسيري است و تفسير درك تئوري و شخصيتان از پديدههاي تحت بررسي را بازگو ميكند. يك گزارش خواندني و مورد علاقه "توصيف كافي براي اجازه دادن به خواننده به منظور فهميدن اصل براي يك تفسير را فراهم ميآورد و يك تفسير كافي به خواننده اجازه درك توصيف را ميدهد."
بسیار عالی بود