شاخص h-index بر اساس توزيع استنادات اسناد منتشر شده يك محقق تعيين مي شود. اين شاخص براي گروهي از محققان مانند يك دپارتمان، مركز يا دانشگاه نيز قابل محاسبه است. بنا به تعريف، چنانچه h مقاله از Np مقاله يك محقق هر كدام داراي حداقل h استناد باشند و مابقي مقالات وي يعني Np-h مقاله وي هر كدام كمتر از h بار استناد شده باشند، محقق داراي نمايه اي معادل h است. براي مثال چنان چه h-index محققي 5 باشد، مفهوم آن اين است كه اين محقق حداقل 5 مقاله منتشر شده دارد كه هركدام حداقل 5 استناد دارند. به عبارت ديگر ساير مقالات اين محقق كمتر از 5 استناد دارند. بنابراين h-index نتيجه تعادل بين تعداد انتشارات و تعداد استنادات به ازاي هر مقاله است. اين شاخص به منظور ارتقاي ساير شاخص هاي اندازه گيري علم مانند تعداد كل مقالات و تعداد كل استنادات طراحي شده است تا محققان تأثيرگذار را از آنهايي كه صرفاً تعداد زيادي مقاله منتشر مي كنند، متمايز كند. اين شاخص براي مقايسه محققان با حيطه كاري يكسان كاربرد دارد.
با توجه به موارد فوق، ارزش تعداد استناد به مقالات علمي در تعيين رتبه علمي يك فرد بيشتر مشخص مي شود، تا جايي كه اگر فردي تعداد مقالات نمايه شده كمتر ولي به تعداد بيشتري مورد استناد قرار گيرد از فردي كه تعداد مقالات نمايه شده بيشتر ولي مورد استناد كمتري قرار گرفته باشد، بيشتر خواهد بود به همين اندازه نيز مجلات، بيشتر مقالات مولفاني را مي پذيرند كه h-index و به عبارتي اعتبار علمي بالايي داشته باشد چون هر چه تعداد استنادات به مقاله اي بيشتر باشد به طبع آن تعداد استنادات به آن مجله و در نهايت رتبه (Ranking) آن مجله در ISI بالاتر خواهد رفت، لذا مولفاني كه به دنبال بالا رفتن اعتبار علمي شان و نيز پذيرش مقالاتشان در مجلات با رتبه بالا هستند بايد به نحوه كليد واژه دادن و نيز معيار هاي ISI توجه بسيار بيشتري نمايند.