تیتر خبرها

قابليت اطمينان در تحليل محتواي كيفي

قابليت اطمينان در تحليل محتواي كيفي

يافته‌هاي تحقيق بايد داراي قابليت اطمينان باشند. هر مطالعة تحقيقاتي با توجه به فرايندها و روش‌هاي به‌كاربرده‌شده در آن ارزيابي مي‌شود. مفاهيم مورد استفاده براي بيان قابليت اطمينان بين تحقيقات كمي و كيفي متفاوت است. به‌طور سنتي در تحليل محتواي كيفي معمولاً استفاده از مفاهيمي مانند روايي،پايايي،و تعميم‌پذيري كه به‌طور عرفي در تحقيقات كمي مورد استفاده قرار مي‌گيرند، مرسوم بود.

 همچنين در تحقيقات كيفي استفاده از مفاهيمي مانند قابليت اعتبار،قابليت اعتماد و قابليت انتقال در توصيف جنبه‌هاي گوناگون قابليت اطمينان كاربرد داشته است. البته لينكلن و كوبا چهار معيار ارزيابي را براي تحقيقات كيفي پيشنهاد مي‌كنند كه دربردارندة قابليت اعتبار، قابليت انتقال، قابليت اعتماد و قابليت تصديق است.

معادل آنها را در تحقيقات كمي، روايي دروني‌، روايي بيروني، پايايي و عينيت مي‌دانند. لانگ و جانسون مي‌گويند بدون توجه به نوع تحقيق، مفاهيم روايي و پايايي داراي معنايي يكسان‌اند و هر دو با نام‌هاي متفاوت به‌كار مي‌روند و تنها يك كار را انجام مي‌دهند. به‌هرحال صرف نظر از نظرات متفاوت، در اينجا به بررسي مختصري از سه مفهوم قابليت اعتبار، قابليت اعتماد و قابليت انتقال مي‌پردازيم.

قابليت اعتبار به تمركز روي تحقيق و اطمينان از اين موضوع كه داده‌ها و فرايند تحليل به‌خوبي در جست‌وجوي اين موضوع‌اند، وابسته است. نخستين پرسش دربارة اعتبار، از چگونگي تصميم ما در تمركز روي تحقيق، انتخاب مضمون و شركت‌كنندگان و رويكرد جمع‌آوري داده‌ها ناشي مي‌شود.

انتخاب شركت‌كنندگان با تجربه‌هاي گوناگون، امكان روشن شدن پرسش تحقيق را از جنبه‌هاي گوناگون افزايش مي‌دهد. مصاحبه‌شوندگان با جنسيت و سنين گوناگون و مشاهده‌کنندگاني با شخصيت‌هاي متفاوت، در غني كردن پديده‌هاي مورد مطالعه سهيم‌اند.

انتخاب بهترين روش براي جمع‌آوري داده‌ها، و ميزان و تعداد داده‌ها در ايجاد قابليت اعتبار بسيار مهم‌اند. ميزان داده‌هايي كه براي پاسخ به پرسش‌هاي تحقيق ضرورت دارد، وابسته به پيچيدگي پديدة مورد مطالعه و كيفيت داده‌هاست. موضوع مهم ديگري كه موجب افزايش قابليت اعتبار در تحقيقات مي‌شود انتخاب واحد معناست که بايد دقيق و مناسب باشد.

انتخاب واحد معنايي كه بسيار بزرگ باشد (براي نمونه، دربردارندة چندين پاراگراف)، موجب اشكال در مديريت آن توسط محقق مي‌شود؛ زيرا احتمالاً از يك واحد معنايي بزرگ مي‌توان معاني متفاوت برداشت كرد. همچنين يك واحد معنايي كوچك مثلاً يك تك‌واژه ممكن است به مطالبي ناقص بينجامد. البته استثنايي در اين مورد هست و آن هنگامي است كه يك يا چندين كلمه، از يك نماد يا استعاره حكايت كنند. به‌هرحال در هر دو حالت مزبور، خطر از دست دادن معناي متن در طول فشرده يا خلاصه كردن در فرايند تحقيق وجود دارد.

قابليت اعتبار يافته‌هاي تحقيق با چگونگي پوشش داده‌هاي تحقيق در مقوله‌ها و تم‌ها ارتباط دارد. اين بدين معناست كه هيچ دادة‌ مرتبطي به‌طور سهوي يا به صورت نظام‌مند بيرون از مقوله‌بندي نگاه داشته نشوند يا دادة‌ نامرتبطي را پوشش ندهند.

قابليت اعتبار همچنين پرسشي دربارة چگونگي داوري دربارة شباهت‌هاي دروني و اختلاف‌هاي بين مقوله‌بندي‌هاست. اين رويكرد مي‌تواند دو روش متفاوت داشته باشد كه يكي از آنها اين است كه نشان دهيم عبارات بيانگر يا معرف رونوشت‌برداري از متن هستند و ديگري حاصل توافق ميان پژوهشگران همكار، كارشناسان و مشاركت‌كنندگان در طول تحقيق است.

عقايد متفاوتي دربارة لزوم داشتن توافق وجود دارد. اعتقاد بر اين است كه چون واقعيت، ماهيتي چندگانه دارد و آن هم بستگي به چگونگي تفسير ذهني دارد، بنابراين توافق ميان پژوهشگران، كارشناسان و مشاركت‌كنندگان در تحقيق بحث‌برانگيز است.

حتي اگر اعتقاد بر اين باشد كه واقعيت ماهيتي ذهني و چندگانه دارد، مي‌توان از ارزش گفت‌وگو و توافق در بين پژوهشگراني كه دربارة يك موضوع مطالعه مي‌كنند دفاع كرد. اين گفته به معناي انجام مقوله‌بندي داده‌ها دقيقاً به يك صورت نيست؛ بلكه به معناي توافق كارشناسان دربارة شيوه‌اي است كه به طبقه‌‌بندي داده‌ها مي‌انجامد. از ديگر مواردي كه به قابليت اعتبار تحقيق مي‌انجامد، شناخت مشاركت‌كنندگان در تحقيق از يافته‌هاي به‌دست‌آمده است. اين عمل هرچند لزوماً موجب تأييد نمي‌شود، ترجيحاً تصديق مي‌كنند كه موضوع است.

به‌جز قابليت اعتبار، يكي ديگر از جنبه‌هاي پديد آمدن اطمينان در تحقيقات تحليل محتواي كيفي، قابليت اعتماد است. لينكلن و كوبا قابليت اعتماد را چنين تعريف مي‌كنند: جست‌وجوي معنا از طريق به‌شمار آوردن هم عوامل عدم قطعيت (بي‌ثباتي) و هم عوامل پديدارشونده كه به طرحي براي تغييرات مي‌انجامد. اين عوامل موجب مي‌شوند كه ما درجة تغيير داده‌ها را با گذشت زمان و همچنين دگرگوني‌هايي را كه در تصميم محقق كيفي در ضمن فرايند تحليل ايجاد مي‌شوند، دريابيم.

اين عوامل همچنين موجب مي‌شوند خطر عدم ثبات يا عدم هماهنگي طي جمع‌آوري داده‌ها پديد آيد. ازسويي طرح پرسش‌هايي با زمينه‌اي مشابه براي همة شركت‌كنندگان ضرور و مهم است و ازسوي ديگر مصاحبه‌ و مشاهد‌ه فرايندي تكاملي است كه طي آن مصاحبه‌كنندگان و مشاهده‌کنندگان نظرات و ديدگاه‌هاي جديد دربارة پديدة مورد مطالعه به‌دست مي‌‌آورند.

اين ديدگاه‌هاي جديد مي‌توانند متعاقباً بر جهت پرسش‌ها تأثير بگذارند و يا اينكه تمركز بر مشاهده را تخصصي‌تر و محدودتر كنند. به‌وسيلة گفت‌وگوي آزاد بين تيم تحقيق، داوري‌هاي گوناگون دربارة شباهت‌ها و تفاوت‌هاي محتواي مصاحبه با گذشت زمان با هم سازگارتر مي‌شوند.

سومين ركن قابليت اطمينان، همچنين پرسش از قابليت انتقال را نيز دربرمي‌گيرد كه اشاره به مقدار و درجه‌اي دارد كه يافته‌هاي حاصل از تحقيق در يك محيط را بتوان به محيط و گروه‌هاي ديگر تسري داد. هرچند نويسندگان (مقاله‌نويسان و…) مي‌توانند در اين زمينه دربارة چگونگي انتقال اظهار نظر كنند، اين تنها تصميم خوانندگان است كه آيا يافته‌ها مي‌توانند به مضمون و زمينه‌اي ديگر انتقال يابند يا نه؟

به منظور تسهيل و روشني در امر قابليت انتقال، شرح مشخص و شفاف از فرهنگ و زمينة مورد مطالعه،‌ انتخاب و ويژگي‌هاي مشاركت‌كنندگان،‌ نحوة جمع‌آوري داده‌ها و فرايند تحليل، مهم و بنيادين است. همچنين ارائة يافته‌هاي پربار همراه با بيان و برآورد مناسب از اين يافته‌ها مي‌تواند قابليت انتقال را آسان سازد.

بايد دانست در روش تحقيق هيچ روش و راه منحصر به فرد و كلي‌اي در كار نيست؛ بلكه تنها صحبت از احتمالي‌ترين آنها، آن‌ هم با توجه به نوع رويكرد خاص است. در تحقيق كيفي به‌دست آوردن محتمل‌ترين روش تنها از طريق برقراري بحث‌ها و استدلال‌ها بين تيم تحقيق حاصل مي‌شود. قابليت اطمينان در تحقيقات كيفي، هنگامي قوي‌تر خواهد بود كه يافته‌هاي حاصل از تحقيق مسيري را فراهم آورند كه خواننده را براي جست‌وجوي تفسير، راهنمايي كنند.

 

درباره ی admin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *