چرا مدلسازی معادله ساختاری عمومیت یافته است؟ حداقل چهار دلیل اصلی برای چنین عمومیتی وجود دارد. دلیل اول اینکه محققان در نیاز به کاربرد متغییرهای مشاهده شده چندگانه برای درک بهتر از حوزه علمی پژوهشی خود آگاه تر شده اند. روش های آماری مقدماتی تنها تعداد محدودی از متغییرها را به طور همزمان به حساب می آورند که ناتوان از سروکار داشتن با نظریه های پیشرفته و پیچیده ترند. به کارگیری تعداد کمی از متغییرها، برای فهم پدیده های پیچیده موجب محدودیت است. به عنوان مثال کاربرد همبستگی های دو متغییره ساده برای آزمون مدل نظری پیچیده کارآمد نیست. در مقابل مدلسازی معادله ساختاری به پژوهشگر اجازه می دهد تا پدیده های پیچیده را به لحاظ آماری به مدل درآورده و آزمون کند. تکنیکهای مدلسازی معادله ساختاری روش هایی برای تایید یا رد مدلهای نظری به روش کمی هستند.
دلیل دوم، به توجه محققان درباره اهمیت بالای اعتبار و قابلیت اعتماد نمرات مشاهده از ابزارهای اندازه گیری مربوط است. به ویژه خطای اندازه گیری تبدیل به موضوعی اساسی در همه رشته های علمی شده است؛ اما در روش های آماری کلاسیک، خطای اندازه گیری و تحلیل آماری داده ها به طور جداگانه انجام می شوند. هنگامی که داده ها به لحاظ آماری تحلیل می شوند تکنیکهای مدل سازی معادله ساختاری، خطاهای اندازه گیری را نیز به حساب می آوردند.
دلیل سوم برای رشد و توسعه مدلسازی معادله ساختاری در سی سال اخیر به ویژه به توان تحلیل مدلهای نظری ساختاری پیشرفته مربوط است. به عنوان مثال تفاوتهای گروهی در مدل نظری ساختاری پیشرفته تر مربوط است. به عنوان مثال تفاوتهای گروهی در مدلهای نظری می توانند از طریق مدلهای معادله ساختاری با گروههای چندگانه مورد ارزیابی قرار گیرند. علاوه بر آن جمع آوری داده های آموزشی در بیشتر از یک سطح، به عنوان مثال از دانش آموزان، معلمان و مدارس و تحلیل آنها با به کار بردن مدلسازی معادله ساختاری چندسطحی امکان پذیر است. به عنوان یک نمونه نهایی اجزای تعاملی اکنون می تنوانند در یک مدل ساختاری وارد شوند به نحوی که اثرات اصلی و اثرات تعاملی آزمون شوند. این مدلها و تکنیکهای پیشرفته توان محققان را در تحلیل مدلهای نظری پیچیده تر برای پدیده های پیچیده افزایش داده و نیاز وابستگی آنان را به مدل های آماری پایه کاهش داده است.
در نهایت برنامه های مدلسازی معادلات ساختاری با سهولت هر چه بیشتری قابل استفاده اند. به عنوان مثال تا سال 1993 کاربران LISREL باید داده هایشان را با استفاده از دستورالعمل های متناسب با مدلشان به وسیله نمادگذاری یونانی و نشانه گذاری ماتریسی وارد می کردند. در آن زمان بسیاری از پژوهشگران به دنبال کمک بودند چرا که نیازمند دانش برنامه نویسی پیچیده و دانش مربوط به برنامه نویسی مدلسازی ساختاری بودند. امروزه اکثریت برنامه های نرم افزاری، تحت ویندوز و ترسیمی بوده و به طور درون زا دستورالعمل های برنامه خود را تولید می کنند. بنابراین برنامه های نرم افزاری مدل سازی معادله ساختاری در حال حاضر برای استفاده ساده ترند و دارای ویژگی هایی شبیه سایر بسته های نرم افزاری تحت ویندوز هستند. در هر حال با وجود چنین در کاربرد به منظور اجتناب از اشتباهات و خطاها در تحلیل مدل های نظری پیچیده و دقیق، فراگیری روش های آماری و برنامه های نرم افزاری از طریق دوره ها و کارگاه های تحلیل آماری اجتناب ناپذیر است.